بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

باران دختر ناز مامان و بابا

بارون بارون بارونه هی!!!!!!!!!!!

سلام خانووم بالاخره بارون اومد!!!!!!!!!! امروز 29 مهر  بالاخره آسمون دلش اومد که بباره چقدر زیباست وقتی چهره غرق در شادی تو رو میبینم که مات و مبهوت بارون شدی و نگاه به من میکنی وقتی بهت میگم:باران خانووم بارون رو ببین و تمام صورتت مثل علامت سوال میشه و شروع میکنی به دست دستی کردن قربونت برم که امروز معنی اسم قشنگت رو فهمیدی هیچ اسمی به زیبایی باران نمی تونست لطافت و زیبایی تو رو نشون بده قربونت برم که خودتم مثل اسم قشنگت رحمت خدایی باران که می بارد دلم مثل دل کبوتر ها پرمی کشد.می خواهم بروم تا آخر کودکی ها.تا همان کوچه های قدیمی وصمیمی .می خواهم بروم زیر همان ناودان هایی که موقع باریدن باران پر از آواز می شدند،بایستم...
29 مهر 1391

به مناسبت چهلمین روز درگذشت مامان جون مهربونم

چهل روز گذشت و ما هنوز چله نشین کوی سوگ تو ایم سردی برف و سنگ و کتیبه نیز بی تاثیر بود می گویند داغ ؛ چهل روز است سنگ که بیاید سختی دل نیز خواهد آمد ؛ امید رنگ می بازد و آتش فراغ خاموش می شود !!! نه باور کن جنس ما از سنگ نیست ... ما را با سنگ چه کار ؟ جنس ما از نوع بیقراری و بی پناهی است . انگار آتشی نو برافروخته و گوشت و پوستی تازه برای سوختن ؛ بر تن مان روییده است ... بمیرم برای فرزندانت که با دست خود منزل جدیدت را سنگ کردند و با اشک چشم ؛از خاک و سیمان ملاتی چسبناک برای  پیوندی ناگسستنی بین تو و خاک ! نه ... تو و آسمان ؛ مهیا کردند !! حقیقت ندارد اگر بگویم ، وقتی تو نیستی به صبح نمی رسد، شب تب دار مهتاب و به شب نمی رسد ...
26 مهر 1391

برای دختر 9 ماه و 9 روز و 9ساعت و 9 ثانیه ای خودم

باران گلم میخوام دوستت دارم رو به صد زبان دنیا برات بنویسم تا بدونی که چقدر دوستت دارم English - I love you Afrikaans - Ek het jou lief Albanian - Te dua Arabic - Ana behibak (to male) Arabic - Ana behibek (to female) Armenian - Yes kez sirumen Bambara - M'bi fe Bangla - Aamee tuma ke bhalo aashi Belarusian - Ya tabe kahayu Bisaya - Nahigugma ako kanimo Bulgarian - Obicham te Cambodian - Soro lahn nhee ah Cantonese Chinese - Ngo oiy ney a Catalan - T'estimo Cheyenne - Ne mohotatse Chichewa - Ndimakukonda Corsican - Ti tengu caru (to male) Creol - Mi aime jou Croatian - Volim te Czech - Miluji te Danish - Jeg Elsker...
22 مهر 1391

برای بارانم

پرسیدم... چطور ، بهتر زندگي کنم ؟   با كمي مكث جواب داد : گذشته ات را بدون هيچ تأسفي بپذير ، با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ، و   بدون ترس براي آينده آماده شو . ايمان را نگهدار و   ترس را به گوشه اي انداز  . شک هايت را باور نکن ، وهيچگاه به باورهايت شک نکن . زندگي شگفت انگيز است ، در صورتيكه بداني چطور زندگي کني . پرسيدم ، آخر .... ، و او بدون اينكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد : مهم اين نيست که قشنگ باشي ... ، قشنگ اين است که مهم باشي ! حتي براي يک نفر . كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود ميداند آئين بزرگ كردنت را .. بگذارعشق خاصيت تو باش...
22 مهر 1391

مناجات با خدا

بار خدایا بارانم را از نمازگزارانی قرار بده که با تو مناجات می کنند وتو با انان نجوا می کنی، باتو به سخن می نشینند وتو با انان در ژرفای خردهاشان سخن می گویی، تابلکه از ناحیه ی چشمها، گوشها ودلش از نور روشنایی برگیرد منزهی تو، ای کسی که نزد هر جاهل شناخته شده ای (معروف عند کل جاهل )، بلکه هر موجودی بوسیله ی تو شناخته شده(تعرفت لکل شی)، بارانم را به حق خودت عارف گردان وبه سوی خویش مشتاق فرما، واز روی آوری به غیر خودت بی میل کن، به حق همه ی پیامبران و مقربان درگاهت ،به ویژه حضرت محمد و آل اطهار او   ...
22 مهر 1391

باران خانووم نه ماهه!!

عزیز دلم    دختر گلم     باران نازنینم   چند روزیه که قدم در دهمین ماه زندگیت گذاشتی این نه ماه برعکس نه ماهی که توی دلم بودی خیلی زود گذشت ،الان 18 ماهه که تو شدی فکر و ذکر من  ،18 ماهه که تنها زمزمه اسم تو یهم آرامش میده؛9 ماهه که به عشق دیدن چهره شیرین تو از خواب بیدار میشم ،و تنها صدای زیبای توست که آرومم میکنه  ناز دخترم    عزیزم   خیلی دوستت دارم  و خدا را به خاطر تو شکرگزارم امیدوارم مادر خوبی برات باشم گل دختر شیرینم 9 ماهگیت مبارک روز جمعه که مصادف با نهمین ماهگرد شما بود ما بروجرد بودیم و مهمان عمو علی اینا دستشون درد نکنه خیلی خ...
20 مهر 1391

شعر باران

  باران دانه دانه در ناودان خانه می خواند این ترانه از قطره های باران شد تازه سبزه زاران پر گشت جویباران از ناودان خانه بشنو تو این ترانه باران دانه دانه ریزد به شاخساران ...
12 مهر 1391

باران در تولد 1 سالگی دخترعمو

سلام خانووم    خوبی مامانی    عروسک گلم یک سال پیش دخترعموی نازنازی شما به دنیا اومد و همه رو غرق در شادی کرد اون موقع شما تو دل مامانی بودی و درست سه ماه و هفت روز بعد به دنیا اومدی چند تا از عکسهای قشنگ شما رو توی تولد میذارم از همین جا دوباره تولد دخترعمو رو بهش تبریک میگیم تولد تولد تولدت مبارک                    مبارک مبارک تولدت مبارک باران قبل از رفتن به جشن باران در جشن تولد ...
8 مهر 1391

باران در خواب

عزیز دلم دختر نازم این روزا خیلی شیرینتر از قبل شدی هر جا که وارد میشی مرکز توجه میشی و خودت هم کلی ذوق میکنی جدیدا شعر لی لی لی لی حوضک رو که برات میخونیم خودت افتادش رو با تاکید زیاد میگی قربون دختر باهوشم بشم که همه صداها رو سعی میکنه تکرار کنه چند وقتی هم میشه که موقع خوابیدن دوست داری عروسک بغل کنی و بخوابی عزیزم خیلی دوستت دارم     ...
7 مهر 1391
1